مدرنیزاسیون به روش چینی عناصری دارد که در فرآیندهای مدرنیزاسیون همه کشورها مشترک است، اما ویژگی هایی دارد که منحصر به چین است. مدرنیزاسیون به سبک چینی نشان داده است که مدرنیزاسیون غرب زدگی نیست و هر کشوری می تواند مسیر مدرنیزاسیون خود را در راستای واقعیت ملی خود انتخاب کند.
با این حال، مسیر چینی برای مدرنیزاسیون و مدرنیزاسیون غربی لزوماً در تقابل با هم نیستند. آنها می توانند مکمل هم باشند، زیرا هر دو نشان دهنده مدرن شدن تمدن بشری هستند. به همین ترتیب، مدرنیزاسیون به سبک چینی، به عنوان محصول تحول خلاقانه و توسعه نوآورانه فرهنگ سنتی چین، بر منافع جامعه بینالملل منطبق خواهد بود.
رفاه مشترک، که از ملزومات سوسیالیسم است، ویژگی مهم مدرنیزاسیون به سبک چینی است. این امر به سعادت همه مردم و نه تعدادی معدود اشاره دارد. با ریشه کن کردن فقر مطلق، چین گام بزرگی در جهت تحقق رفاه مشترک برداشته است زیرا افزایش درآمد به معنای افزایش مصرف است که به نوبه خود توسعه را ارتقا خواهد داد. توسعه یک جامعه مدرن با بیش از 1.4 میلیارد نفر با رفاه مشترک به خودی خود سهم بزرگی در توسعه کلی جهانی خواهد بود، زیرا مدرنیزاسیون به سبک چینی بازار عظیم چین را بزرگتر خواهد کرد.
پیشرفت مادی، فرهنگی و اخلاقی یکی از ویژگی های کلیدی مدرنیزاسیون به روش چینی است. در فرآیند نوسازی بسیاری از کشورها، پیشرفت مادی در مقایسه با پیشرفت فرهنگی و اخلاقی از درجه اهمیت و ارزش بالاتری برخوردار است که این امر منجر به مشکلات اجتماعی بسیاری می شود. از منظر فلسفی، توسعه یک طرفه منجر به بیگانگی می شود. اما مدرنیزاسیون به سبک چینی به ایجاد هماهنگی بین تمدن مادی و تمدن معنوی اهمیت قائل است که منجر به توسعه همه جانبه انسان ها می شود.
رویکرد مردممحور به مدرنسازی، پیشرفت اجتماعی همه جانبه را تسهیل میکند. توسعه هماهنگ مادی، فرهنگی و اخلاقی به زندگی معنوی و فرهنگی مردم غنا میبخشد و یادگیری متقابل بین تمدنهای چینی و غربی را ارتقا میدهد و در کل تمدن بشری را غنی میسازد.
در فرآیند مدرنیزاسیون، که دوگانگی سوژه-ابژه را تصریح می کند، مردم طبیعت را به عنوان یک موضوع قابل تسخیر در نظر می گیرند که این امر به شدت به اکوسیستم ها آسیب می رساند و موجودیت انسان را به خطر می اندازد. در نقطه مقابل، فرهنگ سنتی چین بر اهمیت وحدت بین انسان و طبیعت تاکید می کند و انسان را بخشی جدایی ناپذیر از طبیعت می داند. چین معتقد است که «آب های شفاف و کوه های سرسبز دارایی های ارزشمندی هستند» و به طور قابل توجهی انتشار دی اکسید کربن را در ازای هر واحد تولید ناخالص داخلی کاهش داده و مصرف انرژی را تقلیل داده است.
مدرنیزاسیون به سبک چینی که هماهنگی بین نوع بشر و طبیعت را به همراه دارد برای حکمرانی در عرصه اکولوژی و محیط زیست جهان نیز مفید است. در واقع، چین به طور قابل توجهی به توسعه در حوزه انرژی های تجدیدپذیر جهانی کمک کرده است و نزدیک به نیمی از ظرفیت انرژی های تجدیدپذیر جهانی را به خود اختصاص داده است.
هدف چین نیل به مدرنیزاسیون با پیروی از مسیر توسعه مسالمت آمیز است، نه با جنگیدن، تهاجم یا استعمار سایر کشورها که توسط برخی از کشورها در گذشته انجام شده است.
چین با تحقق توسعه سریع اقتصادی، مشارکت در همکاری های اقتصادی و تجاری جهانی و پایبندی به نظم بین المللی مبتنی بر سازمان ملل به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شد، و می خواهد مدرنیزاسیون را از طریق توسعه مبتنی بر نوآوری به منظور بهبود رفاه مردم چین، به جای دستیابی به رفاه به قیمت رفاه سایر کشورها، تحقق بخشد.