خصوصی سازی به معنی واگذاری دارایی های دولتی به بخش خصوصی و به تعریفی دیگر به معنی شریک کردن بخش خصوصی در دارایی های دولت است. به علت چسبندگی دولت ها به دارایی ها و شرکت ها، فرایند خصوصی سازی عموما روندی دشوار و پرچالش و در برخی کشور ها اساسا روندی غیر قابل اجرا است.
خصوصی سازی انحصار دولتی را می شکند و بسیاری از وظایف دولت به بخش خصوصی منتقل می شود و به تعریفی نقش نیروهای بازار در اقتصاد بالا می رود. اما وقتی خصوصی سازی محقق شد، رقابت ایجاد می شود، شاخص شفافیت در اقتصاد بالا می رود و مشارکت جامعه در امور اقتصادی و تصمیم گیری ها بیشتر می شود.
خصوصی سازی در کشور ما در حد و اندازه ای محدود و به شکلی ظاهری انجام شد و گاهی رد پای دولتی ها درداین خصوصی سازی آنچنان پیدا بود که به خصولتی سازی مشهور شد. نگارنده برای معرفی یکی از نمونه های موفق خصوصی سازی در اقتصاد، به چین اشاره می کند.
نظام سیاسی چین کمونیستی است. چین کشوری بسته بود که از دو دهه پیش با اصلاحات وارد سیستم اقتصاد جهانی شد و از اقتصاد بازار و به روز شده بهره می برد.
چین در حوزه خصوصی سازی عملکردی خاص دارد. شرکت های بزرگ همچنان در دست دولت باقی مانده است اما شرکت های کوچک به بخش خصوصی واگذار می شوند و با توجه به حجم بالای این شرکت ها، نقش بزرگی را در اقتصاد چین بازی می کنند. چین هم زمان با حمایت از شرکت های دولتی اش، شرکت های خصوصی را تقویت می کند.
بخش خصوصی در تولید، استاندارد های جهانی را رعایت می کند و بی واسطه در بازار های جهانی حضور دارند. دولتمردان چینی هم با حمایت خود از بخش خصوصی، ریسک فعالیت های اقتصادی این بخش را کم می کنند.
شیوع ویروس کرونا در چین شرکت های خصوصی را تحت فشار قرار داد. دولت چین اقداماتی در حمایت از شرکتهای خصوصی انجام داد و با تزریق نقدینگی از طریق تسهیلات و ایجاد تسهیلات جدید و صدور بخشنامه هایی برای سیستم بانکی به بخش خصوصی کمک کرد تا از آسیب سنگین شرایط اپیدمی در امان بماند. کرونا برای اقتصاد چین چالشی بزرگ و آزمونی سخت بود که این کشور توانست سر بلند از آن بیرون بیاید. شرکت های خصوصی چینی به خوبی از پس بحران های اقتصادی به ویژه رکود در دوران اپیدمی برآمده است.
آلبرت بغزیان، اقتصاددان