کسی که ۱۱ بار در رسیدن به سمت ریاست مجلس نمایندگان آمریکا ناکام مانده، کوین مک کارتی است. دیگران او یک سیاستمدار محافظه کار افراطی می شناسند.
او مخالف طرح انرژی پاک و توافقنامه پاریس است و قول داده است که تعدادی از قوانین مربوطه را که واشنگتن تصویب کرده است، لغو کند. اظهارات جنون آمیز ضد چینی او نیز تأثیر بسیار بدی بر وجهه او نزد مردم چین گذاشت. با این حال، به طرز شگفت انگیزی، دلیل مخالفت با مک کارتی در مجلس نمایندگان افراطی گری او نبود، بلکه برخی از نمایندگان رادیکال تر در حزب جمهوری خواه او را به اندازه کافی افراطی نمی دانستند. این نشان می دهد که فضای سیاسی در آمریکا تا چه حد دچار افتراق و دو قطبی شده است.
آنچه در بالاترین جایگاه «دموکراسی آمریکا» اتفاق افتاد، یک اتفاق مسخره و ساده نیست، بلکه یک نمایش پرماجرای سیاسی با خرابی عظیم است که تأثیری گسترده و بلندمدت دارد. این نه تنها آمریکاییها را نگران میکند، بلکه ناظران سیاسی در کشورهای دیگر را نیز به فکر انداخته است.
در حالی که تضاد بین احزاب سیاسی در ایالات متحده همچنان تشدید می شود، اختلافات داخلی در احزاب جمهوری خواه و دموکرات به طور فزاینده ای برجسته شده است. در این مقطع، یک گرایش کاملاً غیرمنطقی و خطرناک در واشنگتن تجلی یافته است: پیدا یا ایجاد کردن یک «دشمن» خارجی برای سرکوب، کاهش و انحراف اختلافات سیاسی در داخل کشور.
در نتیجه، چین که در اقتصاد به سرعت رو به جلو حرکت می کند و سیستم سیاسی و ایدئولوژی متفاوتی با آمریکا دارد، به زور به عنوان «دشمن آمریکا» معرفی میشود. برخی از قانونگذاران آمریکایی در ضدیت با چین با هم مسابقه می دهند. هر چه تندتر، بهتر. آنها به تدریج دچار هیپنوتیزم جمعی می شوند و چشم خود را بر این واقعیت می بندند که دشمن «دموکراسی آمریکا» در واقع خود آمریکاست.
قرار است مجلس نمایندگان دوباره تشکیل جلسه داده و برای انتخاب رئیس رای گیری کند. مک کارتی به شدت در حال مذاکره با مخالفان خود در حزب جمهوری خواه است تا نظر آنها را جلب کند. به بیانی صریح تر، این یک معامله سیاسی است و او احتمالاً در آینده وعده های «تندتری» تری خواهد داد. اگر مک کارتی پس از این همه بار رای گیری انتخاب شود، احتمالا گفتار و رفتار او افراطی تر می شود.
در واقع، وضعیت دشوار کنونی روابط چین و آمریکا ارتباط زیادی با سیاست حزبی بیمار ایالات متحده دارد. در همین حال، آوردن فضای انتخابات به عملکرد احزاب سیاسی، ظهور مکرر مسائل افراطی و افزایش سیاست وتو از آمریکا به بسیاری از کشورها و نهادهای بینالمللی سرایت و نگرانیهای گستردهای را ایجاد کرده است. این امر همکاری بینالمللی را به محاق برده است.
تاریخ به ما می گوید، زمانی که احزاب سیاسی در کنگره آمریکا به جان هم می افتند این یک نشانه آشفتگی بزرگ است.
پیش از این، در تاریخ آمریکا، کنگره برای ۱۴ بار نتوانسته است که در دور اول رای گیری رئیس مجلس نمایندگان را انتخاب کند. 13 بار آن قبل از جنگ داخلی بود. انتخابات در سال های 1855 و 1859 که در آستانه وقوع جنگ داخلی برگزار شدند، شاهد بیشترین دفعات رای گیری – به ترتیب 133 و 44 بار – برای انتخاب رپیس مجلس نمایندگان بودند.
بر اساس آخرین نظرسنجی گالوپ، با افزایش خصومت های سیاسی، 90 درصد از آمریکایی ها انتظار دارند سال 2023 سال درگیری های سیاسی در کشورشان باشد. گالوپ همچنین پیشتر نظرسنجی دیگری را انجام داد که نشان می دهد، بیش از 70 درصد از آمریکایی ها از عملکرد کنگره ناراضی هستند. این نشان دهنده یک ناامیدی عمومی در جامعه آمریکا از سیاست داخلی آن است و همچنین نشان می دهد که «ضدیت با دموکراسی» در آمریکا به مرحله پیشرفته ای رسیده و باعث شده است که این کشور در پیله «سیاست وتو» به دام بیفتد. شرایط در آینده رادیکال تر نیز خواهد شد. چنین آمریکایی برای جهان خطرناک است.
روزنامه گلوب اند میل کانادا در تحلیل هرج و مرج سیاسی در آمریکا، یک سوال جدی را مطرح کرد مبنی بر اینکه آیا طبقه سیاسی این کشور قادر به حکمرانی است، و اینکه آیا درگیری ها و تضادهای داخلی یکی از احزاب سیاسی عمده، کل سیستم آمریکا را آلوده می کند یا نه.
یکی دیگر از رسانه های کانادایی به نقل از یک گزارش تحقیقاتی می گوید که فرهنگ سیاسی مسموم در واشنگتن و سراسر آمریکا در حال سرایت به مرزهاست. «کانادا در حال دریافت معضل رادیکالیسم سیاسی از آمریکاست.»
به نظر می رسد که از آنجایی که کانادا همسایه نزدیک آمریکاست، این را به خوبی حس می کند. وقتی چنین آمریکایی بی شرمانه ادعا می کند که جهان نمی تواند رهبری ایالات متحده را از دست بدهد، این وحشتناک نیست؟