خداوند در قرآن کریم خطاب به زنان تأکید فرموده که: «زنهار نازک و نرم (با مردان) سخن نگویید مبادا آنکه دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد؛ (بلکه متین) و درست و نیکو سخن بگویید.»
به نقل از راوی خبر ، طبق آموزههای قرآن و حدیث، عفاف و حجاب از واجبات دین اسلام است و کسی که به دین اسلام مشرف شده باید از این دستور الهی پیروی کند. به این مفهوم که در این مورد حق انتخاب ندارد که خود را مسلمان بداند ولی در مورد داشتن یا نداشتن عفاف و حجاب مختار باشد.
اما برای دانستن مفهوم حقیقی عفاف، حجاب و حیا باید ریشه این کلمات را در آموزههای دینی و ادبی جستجو کنیم. حجاب یک حقیقت و ملکه نفسانی به نام «عفت» دارد که حالتی در قلب است که مانع از غلبه شهوات میشود.
مفهوم حیا، وقار و حجاب
زمانی که نفس عفیف باشد، قلب حالتی در پیشگاه خدا خواهد داشت که انسان از گناه کردن شرم میکند و به این حالت قلبی، «حیا» گفته میشود. این حالت قلبی و نفس عفیف باعث بروز رفتاری از فرد میشود که این رفتار با طمأنینه و آرامش همراه است، که «وقار» نامیده میشود. چنین انسانی که نفس عفیف، رفتار باوقار و قلب باحیا دارد، سراسر بدن خود را پوشش کامل خواهد کرد که به آن «حجاب» گفته میشود.
بنابراین یکی از مصادیق عفاف، پاکدامنی است که به عنوان استعفاف در دامن نیز تعبیر میشود. در این باره در آیه 35 سوره مبارکه احزاب به پاداش زنان و مردان پاکدامن اشاره میفرماید که: «وَ الْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحَافِظَاتِ… أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا؛ و مردان و زنان با حفاظ که از تمایلات حرام خودداری میکنند… خداوند برای همه آنها مغفرت و پاداشی بزرگ مهیا ساخته است.»
همچنین در آیه 29 سوره معارج، آیه 5 سوره مؤمنون، آیه 68 سوره فرقان و آیه 32 سوره اسراء به اهمیت پاکدامنی اشاره شده است.
رعایت حیا و پاکدامنی در راه رفتن نیز در آیه 31 سوره نور به مردان و آیه 25 سوره قصص به زنان توصیه فرموده است. چنانکه در این آیه حیای دختران حضرت شعیب علیه السلام در راه رفتن را به عنوان الگویی برای زنان معرفی میکند: «إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاءٍ؛ یکی از آن دو دختر که با کمال (وقار و) حیا راه میرفت…» درواقع خدای متعال در این آیه شریفه، نوع راه رفتن دختر حضرت شعیب علیه السلام را ستوده و آن را الگویی برای زنان قرار داده است.
عفاف در نوع سخن گفتن
نوع دیگر حیا و رعایت عفاف در گفتار و شیوه سخن گفتن است. در این مورد نیز دستوراتی در آیات قرآن کریم وجود دارد. چراکه حیا در گفتار امر بسیار مهمی است که از بیماریهای اخلاقی نشأت میگیرد و میتواند موجب گسترش فساد در جامعه شود.
در این زمینه دستوراتی خطاب به مردان و زنان داده شده است. از جمله در آیه 235 سوره بقره خطاب به مردان میفرماید: «إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا؛ مگر آنکه سخنی به میزان شرع (با زنها) بگویید.»
همچنین در آیه 32 سوره احزاب، زنان را به رعایت آداب سخن گفتن و حفظ حیا و عفت در سخن گفتن با مردان امر میکند و میفرماید: «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا؛ زنهار نازک و نرم (با مردان) سخن نگویید مبادا آنکه دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد (بلکه متین) و درست و نیکو سخن بگویید.» این موضوع در آیات 30 و 31 سوره نور نیز مورد تأکید قرار گرفته است که نشاندهنده اهمیت رعایت آداب صحبت کردن با مردان است.
حیا و عفاف در رفتار و معاشرت را در آیه 27 و 60 نور، 53 سوره احزاب، آیه 235 سوره بقره و آیه 33 احزاب تبیین میفرماید. بهخصوص در آیه 60 سوره مبارکه نور که بر پوشش سرتاسری زنان تأکید شده است.
پوشاندن زینتآلات توسط زنان
نکته قابل توجه این است که پوشاندن زینتآلات توسط زنان هم تأثیر مهمی در حفظ عفت خودشان و سلامت اجتماعی دارد. این مطلب در آیه 59 سوره مبارکه احزاب مطرح شده است: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ؛ ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این کار برای اینکه آنها (به عفت و حریت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند بسیار نزدیکتر است.»
همچنین در آیه 31 نور، این مطلب بیان شده تا زنان بدن خود را به درستی بپوشانند و از آسیب بیماردلان در امان بمانند: «وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُوْلِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ؛ و به زنان باایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صداى خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگى بسوى خدا بازگردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید.» منظور از جلباب و خمر که در این آیات به آن اشاره شده، در تعبیر امروزی همان چادر است.